loading...
سایت شیمی کاربردی دانشگاه گلستان
آخرین ارسال های انجمن

مطالب جالب شیمی

وحید میردار وطن بازدید : 1059 چهارشنبه 9 فروردين 1391 نظرات (0)


روزی دیوی، شیمیدان مشهور انگلیسی، نامه ای از دانشجویی ناشناس دریافت کرد. دانشجو نوشته بود که نامش فارادی است و درس های استاد را آموخته است. او تقاضا کرده بود که به او اجازه دهند در موسسه سلطنتی علوم نزد استاد کار کند.

دیوی از دستیار خود پرسید: به او چه پاسخی بدهم؟
دستیار گفت: او را بیازمایید. شستن بالن ها و لوله های آزمایش را به او بسپارید. اگر موافقت کرد، دانشمندی واقعی خواهد شد.

دستیار اشتباه نکرده بود دیوی بعد ها گفت: من چند کشف علمی کرده ام که کم اهمیت نیستند، اما بزرگترین آن ها این است که فارادی را کشف کردم.




رادرفورد دانشمند مشهور انگلیسی، شب هنگام وارد آزمایشگاه خود شد و یکی از دانشجویانش را دید. که هنوز پشت دستگاه نشسته است و کار می کند.
رادرفورد از او پرسید: این وقت شب چکار می کنی؟
دانشجو پاسخ داد: کار می کنم. 
رادرفورد گفت: پس روز چکار می کنی؟
دانشجو پاسخ داد: البته کار می کنم.
رادرفورد گفت: صبح زود هم کار می کنی؟
دانشجو به امید تحسین استاد سری به تأیید تکان داد و گفت: بلی استاد، صبح هم کار می کنم.
چهره رادرفورد درهم رفت و گفتگوی خود را با این پرسش پایان داد: گوش کن، پس تو کی فکر می کنی؟


ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
درباره ما
ضمن عرض سلام و خوش آمد گویی به شما بازدیدكنندگان عزیز، این سایت متعلق به هیچ سازمانی نمیباشد و هدف از تشکیل این سایت گردآوری اطلاعات پایه و مورد نیاز برای دانشجویان رشته شیمی کاربردی می باشد . پست الکترونیک سایت برای برقراری ارتباط omid.alaedin@hotmail.com منتظر نظرات و انتقاد های شما هستیم .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟