loading...
سایت شیمی کاربردی دانشگاه گلستان
آخرین ارسال های انجمن

لویی پاستور

امید علاالدین بازدید : 1477 دوشنبه 19 تير 1391 نظرات (0)

لویی پاستور، کاشف بزرگ جهان، در 27 دسامبر سال 1822 در شهر دول، از شهرهای فرانسه، پا به عرصه حیات نهاد.
لویی پاستور، با اینکه در یک خانواده تهی‌دست متولد شد و پدرش هم به کار دباغی مشغول بود، با اینحال توانست تحصیلات خود را با استعدادی درخشان به پایان برساند. پاستور درجه لیسانس خود را از کالج سلطنتی Besancon گرفته، پس از اخذ دکترا در سن 26 سالگی، در سال 1848 به سمت استاد شیمی دانشگاه استراسبورگ انتخاب گردید و در سال 1857 به سمت ریاست آکادمی علوم (میل) انتخاب شد. او همچنین عضو اصلی فرهنگستان فرانسه بود و مجلس، ماهانه 25000 دلار مقرری برای او تعیین کرده بود.

لویی پاستور


پاستور در سال 1848 در مدرسه نرمال در پاریس، آزمایش هایی را انجام داد. همان آزمایش ها چند سال بعد، او را بر آن داشت که پیشنهادی را مطرح کند که اساس و مبنای شیمی فضایی است. او برای کشف تجربه در بلور نگاری، مشغول تکرار کارهای یک شیمیدان دیگر روی نمکهای تارتریک اسید بود. در این آزمایشها او چیزی را دید که قبلا کسی به آن توجه نکرده بود. سدیم آمونیوم تارترات غیر فعال نوری به صورت مخلوطی از دو نوع بلور متفاوت وجود دارد که تصویر آینه‌ای یکدیگرند.

او با استفاده از یک ذره‌بین و یک پنس، با دقت و کوشش فراوان، مخلوط را به دو توده کوچک مجزا کرد. یکی، بلورهای راست دست و دیگری، چپ دست. اگرچه مخلوط اصلی از نظر تاثیر نور قطبی، غیر فعال بود، لیکن هر قسمت از بلورها که در آب حل می‌شدند، از خود فعالیت نوری نشان می‌دادند. به علاوه، چرخش ویژه هر دو محلول دقیقا با هم برابر اما با علامت مخالف بود.

یکی از محلولها نور پلاریزه مسطح را به راست و محلول دیگر به همان مقدار به طرف چپ می‌چرخاند. این دو مخلوط در سایر خصوصیات کاملا مشابه هم بودند. از آنجا که اختلاف در چرخش نوری در محلول مشاهده شد، پاستور نتیجه گرفت که این اختلاف به مولکولها مربوط بوده، به بلور بستگی ندارد. وی پیشنهاد نمود که مولکولهایی که آن بلورها را تشکیل می‌دادند، مانند خود بلورها تصویر آینه‌ای یکدیگرند.

بنابراین، پاستور وجود ایزومرهایی را پیشنهاد کرد که ساختمان آنها فقط از نظر تصویر آینه‌ای و خواص آنها فقط در جهت چرخاندن نور پلاریزه متفاوت بود و به این ترتیب، مفهوم انانتیومری توسط پاستور کشف شد.
پاستور از اینکه می‌دید مواد آلی، نور قطبی را منحرف می‌سازد، حدس زد که باید موجودات زنده ریزی در این کار دخالت داشته باشند. چون به مطالعه میکروسکوپی پرداخت، مشاهده کرد که تخمیر شیره چغندر، نتیجه عمل موجودات بسیار ریزی می‌باشد که به شکل کپک است و در تخمیر ناقص همین کپک با کپک دیگر، تولید جوهر شیره می‌نماید. این بود که عنوان کرد برای جلوگیری از عمل موجودات مزاحم که مانع تخمیر می‌شوند، باید آن را جوشاند.

پاستور عقیده داشت که اگر شراب در معرض هوا باشد، ترش شده، تبدیل به سرکه می‌شود. این نظریه، منجر به کشف یکی از بزرگترین معماهای عالم گردید و آن، وجود جهان موجودات بسیار ریز بود که میکروب نام دارد. پاستور، نظریه بوجود آمدن خودبخودی را رد کرد. او، نتیجه این مطالعه را در سوم اوت 1857 به آکادمی علوم داد و ثابت نمود که مخمر احتیاج به کنتزل دارد تا بتواند زندگی نماید و اظهار داشت که شیر مانند شراب، ترش نمی‌گردد، مگر اینکه موجودات ریزی به داخل آن راه یابند و همین موجودات، اگر بوسیله جوشاندن و حرارت دادن از بین بروند، دیگر نه چیزی تولید می‌شود و نه عمل تبخیر صورت می‌گردد.

پاستور اعلام داشت که عامل بسیاری از امراض، همین موجودات ذره‌بینی می‌باشند و با این اکتشاف، بزرگترین خدمت را به بشریت کرد.
پاستور، موضوع اینکه «هر چیز که نابود می‌شود، از طرف دیگر بوجود می‌آید» را که لاوازیه حدس زده بود، بر پایه و اساس محکم علمی متکی ساخت و وی اظهار داشت که بعد از مرگ، موجودات ذره‌بینی که روی نعش قرار دارند، از فقدان هوا استفاده کرده و به زاد و ولد می‌پردازند و نعش را تجزیه کرده و متعفن می‌سازند. آنگاه مواد حاصل از تجزیه جسم مرده، به مصرف تغذیه حیوانات و نباتات دیگر می‌رسد و به این طریق به حیات ادامه می‌دهند.
پاستور، در سال 1881، واکسن سیاه‌زخم را برای علاج قطعی بیماری گوسفندان کشف نمود. بعد از آن، برای درمان بیماری هاری مطالعه فراوان نموده، نتیجه مطالعات خود را در سال 1885 بر روی انسان آزمایش نمود و موفق شد که انسان را از آن تاریخ به بعد، از مرض هاری نجات دهد. همچنین تحقیقات زیادی را در مورد عمل باکتری‌ها از جمله انگور به شراب نمود.

زحمات شبانه روزی پاستور موجب نجات جان بسیاری از انسانها شد. او خود را وقف کمک و خدمت بیشتر به مردم نموده بود. به قول «ارد بزرگ» اندیشمند و متفکر برجسته : یکی از بزرگترین خوشبختی ها، خدمت بیشتر به مردم است.

و از اینجاست که متوجه می شویم چرا در هر کشوری میدان، خیابان و یا دانشگاهی به نام لویی پاستور وجود دارد. و اما دیگر خدمات لویی پاستور :

● تضعیف میکروبها، کلید واکسیناسیون
بزودی پاستور دریافت که موجودات زنده میکروسکوپی بیماریهای متفاوتی را سبب می شوند. او ابتدا متوجه شد که چگونه می تواند بعضی از این موجودات را در محیط آزمایشگاه پرورش دهد. (این موجودات امروزه به باکتری مشهورند) سپس فهمید که بعضی دیگر از این موجودات در بافتهای بدن حیوانات رشد می یابند (امروزه این موجودات به عنوان ویروس شناخته میشوند). سپس ایده تضعیف این موجودات به ذهنش خطور کرد. وی با قرار دادن باکتریها در معرض بعضی از مواد شیمیایی یا حرارت دادن آنها توانست آنها را ضعیف کند و در خصوص ویروسها این کار را با مبتلا کردن یک حیوان توسط حیوانی دیگر انجام داد. پاستور دریافت که این موجودات زنده میکروسکوپی منجر به بیماری نمی شوند اما جانور را در مقابل موجودات میکروسکوپی مهلک از نوع مشابه که بعد از واکسیناسیون وارد بدن می شوند ایمن می کند.
● فوریه ۱۸۸۰ اولین واکسن حیوانات
پاستور تحقیقات خود را در خصوص وبای ماکیان ادامه داد. این باکتری اولین بار توسط پاستور شناسایی شد. پروسه ضعیف کردن این باکتری به آسانی با قرارگیری در معرض هوا بمدت طولانی انجام گرفت.
● مه ژوئن ۱۸۸۱ اولین واکسن سیاه زخم
پس از تحقیقات بسیار دشوار پاستور در فوریه ۱۸۸۱ کشف واکسن سیاه زخم که در میان گوسفندان بیش از سایر حیوانات رایج بود را رسما اعلام کرد. این بار او با نگهداری باکتری در دمای  ۴۲۰ درجه سانتیگراد و افزودن مقداری پتاسیم به آن به باکتری ضعیف شده دست یافت. دامپزشکی به نام «هیپولیت روسینگل» که با نظریه میکروبی پاستور مخالف بود او را به مبارزه طلبید و از او خواست تا آزمایشی را با ۵۰ گوسفند در مزرعه خود روسینگل انجام دهد. پاستور مبارزه را پذیرفت و ۲۵ گوسفند را واکسینه کرد. این گوسفندان بعد از واکسیناسیون در معرض میکروب سیاه زخم قرار گرفتند. همزمان ۲۵ گوسفند باقی مانده تنها در معرض میکروب این بیماری قرار گرفتند و واکسینه نشدند. در ۲ ژوئن پاستور به مزرعه روسینگل رفت تا شاهد پیروزی خود باشد. تمام گوسفندهای واکسینه شده سالم بودند اما گوسفندان دیگر یا مرده بودند یا بشدت بیمار.
● مه ۱۸۸۴ واکسن هاری برای سگها
پاستور تحقیقات بر روی هاری را در ۱۸۸۰ آغاز کرد. تحقیقات به کندی پیش می رفت زیرا او با ویروس سروکار داشت و ویروسها در محیط آزمایشگاه رشد نمی یابند. اما او از روش انتقال ویروس از یک حیوان به حیوان دیگر استفاده کرد و موفق شد. واکسن هاری برای سگها در سال ۱۸۸۴ به جهان معرفی شد. از آنجا این واکسن در تمام جهان مورد استفاده قرار گرفت.
● ژوییه ۱۸۸۵ واکسن هاری برای انسانها
چیزی که بیش از واکسن هاری سگها مورد احتیاج بود واکسن هاری برای انسانها بود. تحقیقات بیشتری انجام شد. سپس در ۶ جولای ۱۸۸۵ مردی به نام «تئودور وان» به همراه پسری به نام ژوزف میستر و مادرش به نزد پاستور رفتند. دو روز قبل از آن ژوزف توسط سگ تئودور که تمام نشانهای بیماری هاری را داشت مورد حمله قرار گرفته بودند. سگ، ژوزف را ۱۲ بار گاز گرفته بود و او بشدت مجروح بود. آیا پاستور می توانست به او کمک کند؟
پاستور با یکی از دوستانش که پزشک بود مشورت کرد و او پذیرفت که ژوزف را معاینه کند. ژوزف با مرگ دست و پنجه نرم می کرد تا در ساعت ۸ شب اولین تزریق دارو انجام شد. پس از آن بمدت ۱۱ روز، ۱۲ تزریق دیگر انجام شد. ژوزف جوان نجات یافت. این دومین واکسن انسانی بود که کشف شد. واکسن آبله اولین واکسن انسانی بود که توسط «ادوارد جنر» ۸۹ سال قبل از کشف واکسن انسانی هاری تولید شد.
سه ماه بعد در ۱۶ اکتبر سال ۱۸۸۵ پاستور نامه ای دریافت کرد که به او شانس دیگری می داد تا بار دیگر واکسن هاری خود را به بوته آزمایش بگذارد. بیمار چوپانی ۱۵ ساله به نام «ژان باتیست» بود که در ۱۴ اکتبر مورد حمله سگ قرار گرفته بود و درمان در ۲۰ اکتبر یعنی ۶ روز بعد آغاز شد. آیا بیماری بیش از حد پیش رفته بود؟
در روز ۲۶ اکتبر بعد از ۸ بار تزریق دارو، ژان هنوز به مرگ تسلیم نشده بود و در این روز پاستور موفقیت خود را اعلام کرد. پاستور یک شبه به قهرمانی بین المللی تبدیل شد.
پاستور در سال 1895، در حومه پاریس درگذشت و جسد وی در محل انستیتو پاستور به خاک سپرده شد.

برای دانستن بیشتر در مورد پاستوریزاسیون و واکسیناسیون و کارهای پاستور در ارتباط با قندها و ایزومرها و همچنین رد نظریه خلق الساعه و ... به ادامه مطلب مراجعه فرمائید.

پاستور و قند

 

 

قند را می توان به دو شیوه متمایز تهیه کرد. می توان آنرا از گیاهانی چون نیشکر یا چغندر قند استخراج کرد، یا در آزمایشگاه با استفاده از آب و دی اکسید کربن تولید کرد.

آیا قندی که از این دو فرایند به دست می آید یکسان است؟

آنها با هم فرق دارند، اما فرق شان طوری نیست که به هنگام نوشیدن قهوه صبحانه آنرا تشخیص دهید. فرق آنها با تاباندن پرتویی از نور در محلول قند آشکار می شود. قندی که از یک منشاء زنده به دست آمده است به شیوه ای معین واکنش نشان می دهد، حال آنکه قند تولید شده در آزمایشگاه هیچ واکنشی نشان نمی دهد. به بیان دقیق تر، از  نور «قطبی شده» استفاده می کنیم. قند طبیعی، صفحه پولاریزاسیون را می چرخاند، اما قند آزمایشگاهی این کار را نمی کند. این چرخش را می توان با استفاده از فیلترهای پولاریزاسیون مشاهده کرد. علت این تفاوت چیست؟

در واقع، دو نوع مولکول قند وجود دارد. آنها حاوی اتم های یکسانی هستند (کربن، اکسیژن، هیدروژن)، اما ساختار فضایی شان فرق می کند. در ذهن خود نوعی پلکان مارپیچی را تصور کنید. این پلکان می تواند به سمت راست یا چپ بچرخد. به همین ترتیب بعضی از مولکولها نیز به سمت راست و بعضی به سمت چپ می چرخند. آنها از جهات دیگر یکسان اند، مثل دست های چپ و راست در یک آینه.

پاستور نشان داد که قند های آزمایشگاهی حاوی هر دو نوع مولکول اند، حال آنکه که قند های به دست آمده از یک منشاء زنده فقط حاوی یک نوع از این مولکولها هستند. محلولی که حاوی یک نوع مولکول باشد صفحه پولاریزاسیون را به یک جهت می چرخاند. نوع دیگر، آن را در جهت مخالف می چرخاند. هنگامی که هردو نوع در کنار هم حضور دارند، اثرات یکدیگر را خنثی می کنند و صفحه پولاریزاسیون تغییر نمی کند.

اتم های سکوت/اوبر ریوز/ترجمه:عباس مخبر

 

 چگونگی رد نظریه خلق الساعه توسط پاستور

 
همانطور که می دانید ارسطو در قرن چهارم نظریه تحت عنوان نظریه خلق الساعه داده بود که تا قبل از آن که لویی پاستور با آزمایشی کاملا کنترل شده بتواند آن تکدیب کند بر این نظریه معتفد بودند.

طبق این نظریه مگس از مواد گندیده به وجود می آمد یا مارمولک از خشت به وجود می آید. سپس لویی پاستور با آزمایش خود آن را به طور کامل تکذیب کرد که آزمایش این گونه بود :

محلول غذایی را تهیه کرد (آبگوشت) سپس درون شیشه ای با کمر باریک و بلند ریخت سپس با حرارت دادن آن را به شکل S در آورد تا چیزی نتواند وارد آن شود، سپس محلول را چند دقیقه در حرارت بسیار زیاد جوشاند تا حتی میکروب های درون آن هم از بین برود و عاری از هر گونه مواد آلی شود، سپس محلول را در فضای آزاد گذاشت تا سرد شود.

در پایان  نتیجه می شود که فقط در صورتی از مواد آلی جانداری به وجود می آید که سلول های زنده ای از قبل در آن باشد به عبارت دیگر در صورتی جانداری در جایی به وجود می آید که از قبل در آنجا موجودی وجود داشته باشد. برای ادامه مطالعه خلق الساعه پاستور شروع به تحقیق راجع به هوا نمود. او گفت : «اگر میکروبها در اتمسفر هستند آیا نمی توان آنها را یافت؟»

 بنابراین او دستگاهی درست کرد که هوا در آن جریان می یافت و در مسیر خود از تکه ای پنبه عبور می کرد. بدین ترتیب ذرات معلق در هوا روی این فیلتر نشست می کرد. گاهی این پنبه بواسطه ذرات معلق در هوا تغییر رنگ می داد. پاستور نتیجه گرفت که هاگ ها و میکروب ها توسط این فیلتر از هوا جدا می شوند.

پاستور پس از یک سال مطالعه به این نتیجه رسید که «گازها، مایعات، الکتریسیته، مغناطیس، اوزون و دیگر مواد موجود در هوا هیچکدام عامل خلق الساعه نیستند جز میکروبهای موجود در هوا.»

پاستور برای فیلتر کردن هوا بجای پنبه از آزبست استفاده کرد. او ظرفی مخصوص از شیشه درست کرد که در آن موقع وجود نداشت و صرفاّ برای انجام آزمایشات وی مفید بود، که دهانه بلند و خمیده ای داشت. این ظرف ها را از مایع دگرش پر نمود. پیش از ریختن سیال در ظروف آنها را با جوشاندن از میکروب پاک نمود. تنها راه ارتباطی بین سیال و هوا همان دهانه بلند افقی اش بود که چند خمیدگی داشت. لذا میکروبها هوا در بخش های خمیده لوله دهانه می ماند و به سیال نمی رسیدند. بدین ترتیب پاستور ملاحظه نمود که در سیال دگرشی صورت نمی گیرد مگر ظرف شیشه ای آنقدر مایل بشود که سیال به بخش های خمیده دهانه ظرف برسد.این ظروف که دهانه بلند و منحنی داشتند طوری بود که در طول دهانه خمیدگی های متعدد داشت یعنی دهانه عبارت بود از یک لوله شیشه ای با خمیدگی هایی با پستی و بلندی که کل لوله افقی ولی ظرف بطور عمودی بود و دهانه با خود ظرف حاوی سیال زاویه قائمه می ساخت. او مایع را در ظرف می ریخت.

ظرف حاوی سیال را حرارت می داد تا جوش آید در این حالت بخار حاصل با هوای بالای درون دهانه از سردهانه بیرون می آید. جوشاندن را آنقدر ادامه می داد تا اینکه مطمئن بشود داخل دهانه فقط بخار است و هوا نیست سپس دهانه را با یک ماده استریل شده می بست و می گذاشت این ظرف سرد بشود و به دمای 25 تا 30 درجه برسد.در این حالت سیال دچار دگرش نمی شد.

یک روز عصر سمیناری از مقالات مختلف در سوربن برگزار شد که طبعاّ خلق الساعه نیز یکی از موضوعات بود و پاستور برای شرکت در این سمینار دعوت شده بود. وقتی که به سمینار رفت بعد از سخنرانی های دانشمندان دیگر نوبت رسید به پاستور. پاستور نتیجه تحقیقاتش را به این صورت آغاز کرد :

«طبق آزمایش های من بخشی از سیال مورد آزمایش را در یک ظرفی می ریزیم که یک دهانه بلندی دارد و این دهانه هیچ خمیدگی ندارد سپس آن را می جوشانیم و می گذاریم سرد بشود.پس از چند روز کپک می زند. با جوشاندن سیال میکروبهای موجود در ظرف و سیال داخل آن از بین می رود ولی باز ارتباط بین هوا و سیال بر قرار است به همین دلیل در این سیال دگرش ایجاد می شود.

حال اگر همین آزمایش را با تغییر ظرف انجام دهیم یعنی بجای آن ظرف از ظرفی که دهانه ای با چند خمیدگی به طور زیگزاگ داشته و خود لوله افقی باشد استفاده کنیم و دریچه ورودی را باز بگذاریم و بجوشانیم تا میکروبهای موجود در آن از بین برود و پس از آن بگذاریم سرد بشود این سیال دگرش نمی کند. نه فقط پس از دو روز، یکماه، یکسال، سه سال، حتی چهار سال بعد نیز خالص خواهد ماند.»

با این آزمایش دریافته اند به هیچ دلیلی نمی توان ادعا کرد که موجود زنده ای بدون نیاز به موجود دیگری مشابه خود می توان بوجود آید و نظریه خلق الساعه باطل شد.

 پایه‌گذاری علم ایزومرها

پاستور در پاریس به تحصیل شیمی پرداخت. وی به پژوهش در مورد باقی‌مانده‌های سفت موجود در بشکه‌های شراب پرداخت. این باقیمانده‌ها حاوی تارتاریک اسید و پاراتارتاریک اسید بودند و با وجود‍‍‍‍ داشتن ساختارهای شیمیایی مشابه یک نوع کریستال، نور پولاریزه را می‌چرخاند ولی دیگری خیر. پاستور دریافت که این ترکیبات شیمیایی تصاویر آینه‌ای یکدیگرند و بدین گونه علم ایزومرها و استروشیمی را بنا نهاد.

 تخمیر و نظریه‌ جرم (germ)

اما مورد دیگری که پاستور روی آن کار کرد، علت تند و بدمزه شدن آبجو در برخی موارد بود. وی نمونه‌های تازه و فاسد شده را زیر میکروسکوپ بررسی کرد و متوجه گشت که آبجوی تازه حاوی اجسام گرد میکروسکوپی (مخمر) ولی آبجوی فاسد حاوی اجسام میله‌ای شکل و دراز است، که او آنها را «ویبریون» نامید. پاستور از این مشاهدات به این نتیجه رسید که تخمیر به صورت فعال توسط میکروب‌ها یا «نمرویان حیوانی» آغاز می‌شود و یک واکنش شیمیایی فاقد حیات نیست.

این مشاهده و استنتاج چشمی باعث شد، پاستور تخمیر را به فساد زخم مرتبط سازد. به عقیده او جرم ‌ها عامل زخم‌ های چرکی، سوختگی‌های چرکی و تب ‌های کشنده بودند که این نظریه با پنداشت عمومی آن زمان یعنی «تولید خود به خود» در مغایرت بود. پاستور این گونه استدلال نمود که میکروب‌ها که با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیستند، از طریق هوا و دیگر اشیای آلوده منتقل می‌شوند و خود به ‌خود پدیدار نمی‌شوند. وی در یک سخنرانی در آکادمی طب فرانسه ابراز داشت: «اگر من افتخار جراح بودن را داشتم، نه تنها صرفا از وسایل کاملا تمیز استفاده می‌کردم، بلکه دست‌های خود را نیز با بیشترین دقت ممکن می‌شستم». او اتوکلاو را ابداع کرد که میکروب‌های موجود در گاز و وسایل جراحی را می‌کشت و این کار متعاقبا باعث شد که جوزف لیستر، جراح انگلیسی، پایه‌گذار استریلیزاسیون و روش‌های ضدعفونی در اتاق‌های عمل، اتاق‌های زایمان و بخش‌ها گردد.

 
پاستوریزاسیون

یکی از بزرگ‌ترین هدایای پاستور به بشریت فرآیندی است که نام پاستور را نیز در بردارد: پاستوریزاسیون. وی در آزمایشگاه کوچک و شلوغ خود کشف کرد که در صورتی که شراب به آرامی گرم شود طعم خود را حفظ خواهد کرد در حالی که میکروب‌های موجود در آن کشته خواهند شد. درواقع هر لیوان شیر پاستوریزه تازه‌ای که هر روز نوش جان می‌کنیم، یادگار پاستور است.

 واکسیناسیون

پاستور که از واکسن ادوارد جنر بر ضد آبله در یک قرن قبل از خود آگاه بود، تجربیات او را بسط داد تا واکسنی بر ضد سیاه‌زخم ابداع کند؛ بیماری که به مشکلی جدی برای دامداران تبدیل شده بود. پیشتر از اینها روبرت کخ، دانشمند آلمانی، باسیل سیاه‌زخم را در سال 1838 ایزوله کرده بود و توانسته بود این میکروب را به صورت خاص کشت دهد و مجددا به حیوانات تلقیح و بیماری سیاه‌زخم را ایجاد کند. پاستور این تجربیات را تایید کرد و نشان داد که ضعیف کردن کشت‌های باکتریایی با مواد شیمیایی و مواجهه با هوا، قدرت بیماری‌زایی (ویرولانس) باکتری را کاهش می‌دهد. در گوسفندان تلقیح شده با این کشت‌های تضعیف شده تنها یک بیماری خفیف ایجاد گشت و آنها پس از بهبودی نسبت به سیاه ‌زخم مقاوم شدند. واکسیناسیون گسترده گوسفندان و گاوها باعث کاهش میزان مرگ آنها از 9 به 6/0 شد و پاستور به خاطر این کار خود، نشان افتخار فرانسه را گرفت. پس از آن نوبت به هاری رسید. پاستور فکر کرد که بافت مغز حیوانات هار حاوی عامل مولد هاری است و با خشک کردن این بافت به مدت زمان‌های مختلف توانست ماده تضعیف ‌شده‌ای ایجاد کند که از سگ‌های مواجهه یافته با هاری محافظت می‌کرد. او اولین بار در سال 1885 با تجویز مجموعه‌ای از واکسیناسیون‌ها به پسری که مورد حمله یک سگ‌ هار قرار گرفته بود،‌ توانست جان یک انسان در معرض خطر ابتلا به هاری را نجات دهد.

ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
درباره ما
ضمن عرض سلام و خوش آمد گویی به شما بازدیدكنندگان عزیز، این سایت متعلق به هیچ سازمانی نمیباشد و هدف از تشکیل این سایت گردآوری اطلاعات پایه و مورد نیاز برای دانشجویان رشته شیمی کاربردی می باشد . پست الکترونیک سایت برای برقراری ارتباط omid.alaedin@hotmail.com منتظر نظرات و انتقاد های شما هستیم .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 800
  • کل نظرات : 992
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 11210
  • آی پی امروز : 94
  • آی پی دیروز : 224
  • بازدید امروز : 321
  • باردید دیروز : 726
  • گوگل امروز : 11
  • گوگل دیروز : 58
  • بازدید هفته : 2,760
  • بازدید ماه : 12,205
  • بازدید سال : 117,073
  • بازدید کلی : 10,381,911