از دير باز يوناني ها ورومي ها و حتي بوميان امريكايي ميدانستند كه پوست درخت بيد درد را تسكين مي دهد و تب را پايين مي اورد.اما در سال 1760ميلادي ادوارد استون كشيش و طبيعي دان انگليسي درباره ي استفاده از پوست درخت بيد براي كاهش تب مالاريا تجربه جالبي كرد و درباره ي ان مقاله ي مفصلي نوشت.او در اين مقاله اورد (هنگامي كه محلولي از گرد پوست درخت بيد را هر4ساعت يك بار به 50بيمار مبتلا به تب و لرز شديد ناشي از بيماري مالاريا دادم نتيجه بسيار خوبي گرفتم)انتشار اين مقاله شيميدان هاي الماني را بر ان داشت تا در پي استخراج ماده ي موثره ي موجود در پوست درخت بيد بر ايند.پس از استخراج اين ماده را(ساليسين)ناميدند.نامي كه نام علمي درخت بيد(ساليكس)گرفته شده بود .
شيميدان هاي فرانسوي ديدگاه شيميدان هاي الماني را اصلاح كردند و گزارش دادند كه هنگام استخراج ساليسين به ماده اي به نام ساليسيليك اسيد تبديل مي شود و همين ماده است كه اثر هاي داروئي دارد .پيش از اين يك شيميدان الماني به نام هرمان كولب روشي براي تهيه ي اين اسيد از فنول و كربن دي اكسيد گزارش كرده بود.از گذشته هاي دور فنول به عنوان يك ماده ي ضد عفوني كننده در جراحي ها كاربرد داشت .اما بلعيدن اين ماده با زخم و سوزش دردناكي در ناحيه ي دهان ومري و معده همراه بود.
به اين ترتيب كولب انديشيد كه اگر تشكيل ساليسيليك اسيد طي واكنش فنول و كربن دي اكسيد درون بدن انسان انجام شود چه روي مي دهد؟در ان صورت ساليسيليك اسيد در بدن تجزيه و به فنول تبديل مي شود و ان گاه فنول مي تواند ميكروب بيماري زا را در فرد بيمار از بين ببرد.او ازمايش هايي انجام داد كه فرضيه ي وي را درباره ي موثر بودن فنول در از ميان بردن ميكروب ها تاييد مي كرد واز اين رو به زودي كاربرد ساليسيليك اسد در بيماراني كه از درد ناشي از باكتري ها و عفونت هاي گوناگون رنج مي برند تجويز شد.با اين وجود به زودي نتيجه ي بررسي ها نشان داد كه ساليسيليك اسيد بر عفونت ها و ميكروب هاي بيماري زا اثري ندارد.
در واقع تصور كولب نا درست بود ساليسيليك اسيد در بدن به فنول تجزيه نمي شود.اما فرضيه ي كولب مانند برخي از فرضيه هاي شكست خورده به كشف هاي مهم تازه اي انجاميد به هر حال با اين كه ساليسيليك اسيد بيماري هاي عفوني را درمان نمي كرد اما تب را پايين مي اورد و بهتر از ساليسين درد را تسكين مي داد و پس از مدت كوتاهي نيز در بيماران مبتلا به رو ماتيسم سياتيك سر درد و ......تجويز شد.
ساليسيليك اسيد يك اثر جانبي جدي داشت به اين ترتيب كه غشاي مخاطي دهان و مري و معده را تحريك مي كرد .يكي از بيماراني كه از اين اثر رنج مي برد پدرفليكس هافمن شيميداني بود كه در شركت دارو سازي بايرالمان كار مي كرد.از ان جا هافمن براي تسكين درد هاي مفسلي پدرش به او ساليسيليك اسيد مي داد با پافشاري هافمن شركت باير علاقه مند شد كه جهت رفع اثر هاي جانبي ساليسيليك اسيد جاي گزيني براي اين دارو بيابد.
هافمن پس از ازمايش هاي بسيار مشتق ديگري از ساليسيليك اسيد را ساخت كه استيل ساليسيليك اسيد ناميده مي شود.البته اين ماده40 سال پيش از ان نيز ساخته شده بود .ازمايش ها نشان مي دهد كه استيل ساليسيليك اسيد براي همه ي درد هاي مرگ اور دارويي برجسته است. به اين ترتيب پژوهش هاي هافمن سبب شد تا استيل ساليسيليك اسيد در سال1899به نام تجارتيه اسپيرين به جهان معرفي شد.به تازگي ثابت شده است كه در نتيجه ي مصرف اسپيرين تپش هاي قلبي و احتمال وقوع سكته كاهش مي يابد .اسپيرين عمل كرد سامانه ي عصبي را در افرادي كه دچار پريشاني خفيف روحي هستند بهبود مي بخشدبه جلوگيري از ابتلا به اب مرواريد كمك مي كند و سبب كند شدن سرعت پيشرفت بيماري سنگ مجاريه صفراوي مي شود.